مثلث عشقی
دچار شده ام...
دچار یعنی عاشق*
و من دچار دخترکی شده ام که چراغ های خاموش گوشه کنار قلبم را یکی یکی روشن می کند و مرا برای این زندگی، رنگ دوباره ام می دهد. دچار دخترکی که هر گاه وسعت این دنیا برایم تنگ می شود و دلم می خواهد پنجره آسمان را بگشایم و از آن طرف آسمان نفس بکشم تکانی می خورد و یادم می آورد که چگونه آن جای تنگ برایش دنیایی است و نفس می کشد و برای زندگی و زنده ماندن در تلاش است. دچار دخترکی شده ام که لحظه لحظه به خاطرم می آورد که چقدر باید با خودم مهربان تر باشم و گاه مرا دچار خودم نیز می کند و هرگاه یادم برود که من نیز هستم، دچار از راه می رسد و دچار ترم می کند...
و من دچار شده ام و می دانم که دچار شدن با آدمی چه می کند قبل تر ها نیز دچار شده ام و امروز دیگر مثلثی را تشکیل داده ایم از عشق و از خدا می خواهم تا همیشه دچار همدیگر نگاهمان دارد.
* برگرفته از مسافر، سهراب سپهری