پریاپریا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

هیجان

هیجان روزهای پروراندنت

شیر

1392/7/2 12:20
نویسنده : mom_and_kid_momentss
360 بازدید
اشتراک گذاری

این مایع حیات، این یگانه منبع جاودانگی ی این روزهای تو، این سرشار از داشته ها، این سپید پاک را خدا برایت بی افزایدش دخترم. به راستی که یکی از شاهکارهای خلقت است همین شیر، این روزها همه دلبستگی و وابستگی ی تو همین شیر است و شیر است و شیر...

عاشق لحظه های شیر خوردنت هستم، لحظه هایی که چشم در چشم من شیر می خوری، لحظه هایی که چشم بسته شیر می خوری، لحظه هایی که شیر را با ولع می خوری، لحظه هایی که برای شیر سرت را بی وقفه این طرف و آن طرف تکان می دهی تا پیدایش کنی، لحظه هایی که انگشت مرا می فشاری و می خوری، لحظه هایی که دستت را زیر چانه ات می گذاری و می خوری، لحظه هایی که لج می کنی و مابین شیر خوردنت گریه می کنی، لحظه هایی که سینه ام را با دو دستانت در آغوش می گیری گویی که این کل هستی ست برای تو که با عشق و رضایت بغل گرفته ای، لحظه هایی که شیر را زندگی می کنی، لحظه هایی که با شیر زندگی می کنی و همه لحظه هایی را که با شیر سپری می کنی را قدر می دارم و عاشقانه می پرستم و برایش جان می دهم...

بنوش جان مادر و جان بگیر از جان مادر...

پریای من این عکس ناز تو در ٢٠ روزگیته مادر به قربان تووو

 

 

حتما باید نوشت: از همه دوستای عزیزم که همواره در کنار ما هستند ممنونم منو ببخشید اگه بهتون سر نزدم باور کنید بدجوری دچار بی وقتی شدم ایشالله به زودی بیام و جبران کنم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

نیلوفر
4 مهر 92 16:05
عزیزم این لحظه ها از هر چیز دیگه ای مهم تره. چقدرررررررر زیبا توصیف کردی.

ماشاله پریا خیلی نازه.
قربونت برم نیلوی عزیزم ایشالله در حال شیر دهی ببینم خواهرررررر

marzi
5 مهر 92 14:48
چقدر زیبا وصف میکنی. خوشبحالت که این سعادت رو داشتی.
برای ما در ان لحظات زیبایت دعا کن.
الهییییییییییییییییی خدا دلت رو شاد کنه عزیزممم
anita
5 مهر 92 19:49
اشکم سرازیر شد تز توصیف زیباتون
انگار هر چی تو حس و وجود من بود رو با بهترین قلم به تصویر کشیدین
مهبد من یک ما از گل شما بزرگ تره
خدا حفظشون کنه
آآمیننننننننننننننن بوس به روی ماه مهبد عزیزم

نجمه
6 مهر 92 10:24
ای جانممممممممممممممممم

عزیزه دله خاله ، ماشالا چه نازی دلم برای دیدنت لک زد اخه

یکی منو ببره خونه مامان هیجان
خاله نجمهههههه یعنی خاله مریم هم نمیتونه تو رو بیارهههههه حیف که اینجا نمیشه از حیوانات نام برد خخخخخخ

آمی
6 مهر 92 13:02
ای جاننننننننننم. عین یه جوجوی کوشولووووووو خوابیده . دل آدم واسش ضعف میره
عزیزممممم اره تو خواب یه شکل خاصی میشن این فسقیا

شیما
6 مهر 92 13:07
عزیز دلم ماشالا هزار ماشالا به این دخمل ناز
ایشالا که تا 2 سالگی فقط از شیر خودت بخوره هیجان جون
ایشالله که مامان شیما رو تو این حال و هوا ببینم

مانلی
7 مهر 92 12:13
پریا عزیزم خوشگل خاله
میای با کیان ما بازی کنی ؟

چقدر نازی تو آخهههههه . چقدر آرومی میایم می بینیمت
به مامانت بگو به ما بگه بیایم
قدمش مبارک عزیزمممممممم
کی میایییییی من مگه باید بگم؟ کشتمتااااااا با این ادا اصولاتتتتتتت

خورسیده
8 مهر 92 13:56
لایک نازنین
بوسسس

masoomeh
9 مهر 92 9:57
ای جانم چقدر زیبا تر شده این پریا
ممنون عزیزم

ثمره
9 مهر 92 23:35
ماشاااااااااالله هزاااااااارماشالله
ای جااااااااااانم عزیزم قربونت پریای نازم

خدا حفظش کنه
مرسی خاله جونمممممممم

آیسان مامان ماهان
13 مهر 92 11:06
مثل همیشه خوش قلم و خوش احساس
مثه همیشه لطف داری

آیسان مامان ماهان
13 مهر 92 11:07
عزیز دلم، شیری که از شیره جان مادر مهربونت میخوری گوارای وجودت
عزیزممممممممم

ثمره
13 مهر 92 20:41
فکرمیکردم قبلا کامنت گذاشتم
گذاشتی عزیزم من به دلیل کمی وقت هنوز تایید نکرده بودم ببخشیدددددددددد

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هیجان می باشد