مادرانه هایم
گاه در میان این روزهای بی تام، در میان هیاهوی این قلبم، با خود به این می اندیشه ام که نکند این خودخواهی ی من است که آمدنت را رقم می زند، نکند این دنیا برای بودنت کوچک باشد، نکند چشمانت در اینجا نگران باشد، نکند پنجره را که باز کنی دلت بلرزد، نکند آنچه شایسته توست مهیا نشود و نکند نکندهای مادرانه ای که این روزها اجین با ذهن من شده اند.
اما همیشه پس از تمامی این دلپریشانی های مادرانه ام، ایمان می آورم که این جهان برای تکاملش تو را کم دارد. و این، مرا برای آمدنت، جان بخشیدنت و پروراندنت راسخ ترم میکند.
جان من، بیا که این جهان و هرچه در او هست چشم انتظار خنده های توست. بیا که جان مادرانه ام از آن توست.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی