پریاپریا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

هیجان

هیجان روزهای پروراندنت

یه کار سخت

1392/9/4 14:16
نویسنده : mom_and_kid_momentss
1,144 بازدید
اشتراک گذاری

نیمه شب بیدار می شوم سرم گیج می رود، دنبال چیزی می گردم، گم کرده ای درونم، سراسیمه  ام می کند، انگار قلبم سر جایش نیست... می ترسم، نگران و مضطرب از جا می پرم به اتاقت می آیم تو را می بینم که در خواب  آرام نفس می کشی، اشکم سرازیر می شود، خیلی آرام دستان کوچکت را نوازش می کنم، دلم برایت تنگ شده...

پریای من، تو از 17 روزگی تو تخت خودت می خوابیدی اما من شبا پایین تخت تو کنارت بودم ، خواستم از ابتدا عادت کنی که تو تخت خودت به خواب بری و بعدتر ها اذیت نشی برای اینکار، نیمه پر این کار از برای تو بوده جان مادر، اما الان دیگه 3 شبه که دخترک ناز من، تو اتاقت تنها می خوابی... هرچند من در اتاق بغلی زیاد معنای خواب واقعی را به چشم نمی بینم و دائم به اتاقت میام و بهت سر می زنم، یه دستگاه هم تو اتاقته تا به محض اینکه تکون خوردی مامان اگه خواب بود بیدار شه و بیاد کنارت، دلم کنده شده این چند شب، حالم در تلاطمه دخترک عزیز من اما  بعد از مدتها فکر کردن و دو دوتا چهارتا کردن ها با خودم و بابا تصمیم گرفتم جدا بخوابی هر چند هنوز خیلی کوچولویی، شاید بعدترها دیگه راحت تر باشی و کمتر اذیت شی . اخه خیلی بچه های بزرگتر رو میبینم که دارن با این معضل دست و پنجه نرم می کنن و آسیب ه ای روحی ی شدیدی می بینن. البته شاید تو هم چند وقت دیگه این عادت رو کنار بزنی و بهانه با من خوابیدن رو بگیری!

دوستت دارم دخترکم، این اولین قدم برای استقلال توئه و امیدوارم هر دو از پسش بر بیایم. بدون که مامان هر کاری می کنه برای راحتی ی دختر ناز و شیرینشه. دوستت دارم جان مادر ، مادر بودن فقط بوسه های عاشقانه نیست گاهی باید کنار همه این بوسه ها و نوازش ها  کمی از احساسات رو برای بهتر بزرگ کردن یه فرشته مثل تو، کنترل کنه و بریزه یه گوشه از دلش و یواشکی بهش نگاه کنه، هرچند برای یه مادر مخفی کردن احساسات سخت ترین کار دنیاست، برای من  که عاشقانه وجود تو رو می پرستم نیز هم،

دوستت دارم کوچولوی مامان، خوب بخوابی، خوب، آرام، عمیق...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

عاطفه جونی
4 آذر 92 15:50
نازنین جون من عاشق وب قشنگ دخترت هستم با بیان زیبات خیلی از احساسات من رو هم بیان میکنی منم برا خواب عطیه همین کار رو کردم و تصمیم دارم چند روز دیگه که چهار ماهش میشه تنها بذارم خدا دختر کوچولو و خانوادت رو حفظ کنه بابت تبریکت هم ممنون
mom_and_kid_momentss
پاسخ
ممنون عزیزمم بهم قوت قلب دادییی
marzi
5 آذر 92 18:44
سلام. خانمی زود نیست؟! زن داداش من پسرش رو از 2 سالگی جدا کرد و هیچ مشکلی هم پیش نیومد. ولی 3-4 ماهه آخه زوده. مواظب دختر خوشگلت باش. من همیشه به وبت سر میزنم.برام جالبه
mom_and_kid_momentss
پاسخ
مرسی که همیشه هستی عزیزم. چشم حواسم هست
مانلی
6 آذر 92 16:18
جوجه ما از بعد یه ماهگی مرد شده و تنها می خوابه اولش سخته بعد هر دو عادت می کنید خوش باشید
mom_and_kid_momentss
پاسخ
جدیییییییییی افرین بابا رکورد و شکسته کهههه
مری
7 آذر 92 18:08
سلام ووووی نه تصورشم برام سخته تنها بذار میترسم شیر بالا بیاره یهو... فک کنم کمی زوده هنو... ایشالا موفق باشی
ثمره
10 آذر 92 17:23
موفق باشی گلم
نیلوفر
12 آذر 92 13:35
عاشق این سیستم تربیتی تم. شک ندارم همه چی تمومی و دخترت و به بهترین شکل تربیت میکنی. آفرین به تو
mom_and_kid_momentss
پاسخ
یعنی خدایی شرمندم کردییییی ممنونننن
الناز(ممول)
15 آذر 92 14:20
عزیز دلم خیلی کار خوبی کردی ایشالا دخملی هم اذیت نمیشه و شما هم کم کم عادت میکنی ولی من به هیچ وجه نمیتونم این کارو کنم چون اهورا خان شب تا صبح 500 بار بیدار میشه برا همین من اگه بخوام اتاقشو جدا کنم دم در اتاقشم اگه بخوابم باز اذیت میشمتازه اکثر وقتا که تا میزارمش سر جاش بیدار میشه و دوباره بر میدارم شیر میدم و میخوابونم دوباره تا میزارمش 30 ثانیه بعد صداش در میاد برا همینم به ما رعایت کردن مسائل روانشناسی و تربیت صحیح نیومده خواهر
mom_and_kid_momentss
پاسخ
امان از این بیدار شدنهاااااااا یعنی به اون سن هم برسن هنوز این اتفاقا رو دارنننننن؟ ای وایییی خخخخخخخ
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هیجان می باشد