دوشنبه ها- چی درست کنیم
امروز ازت پرسیدم چی درست کنیم گفتی ماهی!
با هم دست به کار شدیم و رفتیم سراغ وسایلای کاردستی از همه مهمتر برات چسبه، اصرار داشتی زودتر چسب و بدم دستت تا میز کار و خوب چسب کاری کنی تنها موردی که با هم کلنجار می ریم و از تو اصرار ، از مامان انکار قیچی ی ناقلاست که به هر طرفندی باید از دسترس تو دورش کنم. البته یه قیچی مخصوص به خودت داری ولی چون می دونی وقتی اون دم دستته مامان زیاد نه نمی گه ترقیب می شی تا با قیچی ی مامان کار کنی .
خلاصه امروز یه دریا درست کردیم چسب کاریها کار خودته البته با کمک مامان بعدشم نقش دست دخترکم شد نقش یه هشت پا. می گفتی مامان ماهی غذا... واسه همین جلبک هم درست کردیم تا غذای ماهی بشه و خیال دخترکم از بابت غذای ماهی ها راحت و آسوده باشه. در آخر کار هم ازم درخواست کردی تا به بابا نشون بدیم دریای کوچولوی خودمون رو . دریا رفت نشست تو دیوار تا بابا بیاد و ببینه و براش مثل همیشه با شوق و ذوق تعریف کنی از مراحل کار.
اینم دریای کوچولوی مامان و پریا...