پریاپریا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

هیجان

هیجان روزهای پروراندنت

خوشبختی

1392/4/31 18:37
نویسنده : mom_and_kid_momentss
943 بازدید
اشتراک گذاری

خورشید با سرپنجه های سوزانش در حال خودنمایی است، این روزها مال اوست، به نام اوست ...اما انگار از گوشه ای، کناری، درزی، راهی، جایی که نمی دانم کجاست، خنکای آرامی را می شود روی گونه ها حس کرد... هرچه هست دوستش دارم . نمی دانم چگونه خود را از آسمان و این همه شعله های خورشیدی گذرانده و به زمین رسانیده است تا هرچند کوچک و کم رمق اما مرهمی باشد بر روی تنگی ی نفس های گرم امروز من. انگار کسی آن بالاها دلش آرام است...لبخند می زند ... نفس می کشد... امید دارد و خنکای امیدوار نفسش از میان تابش های داغ خورشید عبور کرده و تا این پایین آمده و آرام و بی صدا از گوشه پنجره تاکسی می رقصد و بر من می نشیند و مرا نیز آرام می کند ... صدای رادیو بلند است... گزارشگر رادیو در کوی و خیابان از همه می پرسد "خوشبختی را در چه می بینید"... راننده آهی می کشد و می گوید"خوشبختی برای من مرده است". هر کسی تعبیری از خوشبختی دارد با هرکه مصاحبه می کنند یک چیز مشترک از خوشبختی در آنها دیده می شود، انگار خوشبختی برای همگان چیزی دست نیافتنی است، یک چیزی که برای داشتنش باید راه طولانی ای طی شود، یک چیزی که همگان انگار در خیال و رویا به دنبال آن می گردند ...  یک چیزی که در آینده قرار است به دست آید! نگاهی به خودم کردم و خواستم داد بزنم من امروز خوشبختم... همین ذره خنکای آسمانی که نجاتم می دهد از تنگ نفسی در این گرمای داغ و سوزنده، همین حالا برای من خوشبختی است... چشمانم را بسته بودم و داشتم با خودم و این خوشبختی ی آسمانی ی از راه رسیده عشق بازی می کردم که تو تکانی خوردی، خودی نشانم دادی، بودنت را یادم آوردی، داشتنت را لرزاندی، بودنت را جلوه بخشیدی و دیدم چقدر خوشبختم که امروز در این گرما، در این خستگی، در این دلتنگی، در این نابسامانی ی مالی، در این هایی که از صبح برای داشتنشان تا شب ذهن درگیر است... جسم خسته است... روح بی تاب است...آدمی در کار است... در میان این همه، چقدر خوشبختم که تو را دارم چقدر خوشبختم که آسمانی ها را امروز به ارمغان دارم... نفس خنکی که از برای آرامش تو از جانب آسمان گونه هایم را نوازش می کند... تویی که آسمان تو را برایم هدیه داده است... چقدر خوشبختم که تو را دارم... چقدر آسمان برای من خوشبختی به همراه دارد... چقدر آسمان را دوست دارم... پدرت  تماس گرفت... دلم برایش تنگ شد ... خدایا سپاسگزارم...  چقدر امروز من خوشبختم...

چقدر خوب است که گاهی خوشبختی هایی که در لحظه از آن ماست را از یاد نبریم...  چقدر خوب است که خوشبختی را ببینیم و کوچک نشماریم همین یک مشت خوشبختی ای که هر کدام از ما حتمن در مشتمان داریم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

ثمره
31 تیر 92 19:45
سلام هیجان جونم...خوبی عزیزم...نی نی انشالله کی میاد بغلت...بی صبرانه منتظرش هستیم
خصوصیتو چک کن
سلام عزیز دلمممممممم دیگه ایشالله دو سه هفته دیگه میاد باورم نمیشههههههههههه ایشالله دو سه هفته به اومدن نی نی خودت مونده باشههههه

نیلوفر
31 تیر 92 21:29


عالی بود عزیزم. چقدر خوشحالم که خوش بختی. چقدر خوشحالم که خوشحالی.
چقدر خوشحالم که تو کنارمون هستییییییییییییی

رویا
1 مرداد 92 0:16
خوشبختی ات مبارک و مستدام
نی نی گلت کی به دنیا میاد انشاالله ؟؟؟
ممنون عزیزم در کمال ناباواری دو سه هفته دیگههههههههه خدا کنه از پس همه چی بر بیامممم

masoomeh
1 مرداد 92 15:28
سلام امیدوارم همه ی ما قدر این خوشبختیهایی که داریم بدونیم
marzi
1 مرداد 92 17:18
خوشبحالت که این احساس بهت دست داد که خوشبختی.
منم گاهی به داشته هام فکر میکنم و گاهی هم به همین لحظه که در آن هستم.ولی هربار احساسم عوض میشه. نمیدونم واقعا خوشبختم یانه؟
من بچه ندارم اما دوبار بارداری رو تا ماه 5 تجربه کردم.خیلی زیبا بود ولی پر بود از استرس و نگرانی و در آخر هم ماتمش برام موند. ماتم از دست دادنشون. ولی هنوز همه بهم میگن شاید خدا دوستت داشته که این تقدیر رو برات رقم زده.
بهرحال منم منتظر حس خوب حوشبختی میمونم که با تمام وجود اونو لمسش کنم.
مرضی جان خیلی سخته که دو بار همچین اتفاقی برات افتاده خیلی سختههههههههه و اینکه خدا بهت صبرش رو داده خیلی مهمه عزیزم دوست خوبم خوشبختیه ادما فقط تو داشتن بچه نیست مطمئنم تو هم برای خوشبختی خیلی چیزا داری امیدوارم بچت هم پا به این دنیا بزاره و خوشبختیت رو دوچندان کنه ایشاللههههههههههه

مامان سونیا
1 مرداد 92 18:30
گوراری وجودت این خوشبختی بانوی نازنین اگر همه یک کوچولو مثبت باشیم و رحمتها و نعمتهای الهی رو ببینیم و نه نداشتهامون رو حتما حس قشنگی به سراغمون میاد راستی خانمی این ناز دخترمون که پا به دنیا میگذار
خواهر کوچیک منم باردارهست بچه اش دختر اخرین سونو بهش گفته بیست مرداد و من دارم برای اون روز لحظه شماری میکنم دختر ناز شما کی میاد تا من بازم خاله بشم و توی این پنجره مجازی عکس زیباش رو ببینم
سونیای عزیزمممم خدا خواهر زادت رو حفظ کنه ایشالله. عزیزم من چون منتظر طبیعی هستم زمان دقیقی ندارم اما نیمه دوم مرداد ایشالله دیگه باید بیادددددددددددددددد پس خواهر تو هم یه فرشته مردادی داره از طرف من بهش تبریک بگوووووو

خاله آویسا
2 مرداد 92 4:06
سلام دوستای عزیزم.من تو جشنواره نی نی شکمو شرکت کردم. لطفا به من رای بدین برای این کار عدد 527 رو به شماره 20008080200 اس ام اس کنید. من اولین باره که تو جشنواره نی نی وبلاگ شرکت کردم و خیلی دوست دارم برنده بشم و به کمک همتون نیاز دارم همتون رو می بوسم ان شاالله بعدا جبران کنیم به ما هم سر بزنین خوشحال می شیم http://avisa1389.niniweblog.com
مانلی
2 مرداد 92 10:59
بذار بیاد .. اون وقت خوشبختی رو بیشتر و بیشتر لمس می کنی

هیجان دیگه چیزی نمونده.. باورم نمیشه
مانلی واقعن منم باورم نمیشه که قراره یه فرشته تو خونمون باشه قراره جز ما دوتا یکی دیگه هم باشه که مال خودمونه جزو خودمونههههه دوسش دارممممممممممم خدا جزو سوم زندگیت رو بهت ببخشه عزیز دل من

آیسان مامان ماهان
2 مرداد 92 11:12
سلام عزیزم،،ولادت حضرت امام حسن مجتبی بر شما و خانواده محترم مبارک،،در روز قیامت از شفاعت ایشان بینصیب نمانیم انشالله
آیسان مامان ماهان
2 مرداد 92 11:13
خوشبختیت برقرار وبا اومدن نی نی بیشتر باد
ممنون عزیز دلمممممممم

شیما
3 مرداد 92 13:52
هیجان جونم ایشالا که همیشه شاد و خوشبخت باشیددددددددددددددددددددد
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هیجان می باشد